خرید سیسمونی با مامانی جون و خاله جونها
دختر قشنگم دیروز مامانی و خاله جونها با دخترهات پگاه جون و رها جون اومدن دنبال من و با همدیگه رفتیم بازار برای خرید سیسمونی من که خیلی خوشحال بودم و خیلی بهم خوش گذشت ولی خیلی دور زدیم میخاستیم بهترین خرید رو برای کوچولو نازم انجام بدیم خیلی راه رفتیم و خسته شدیم ولی اشکال نداشت ارزش داشت دختر قشنگم انشا الله بعدا به سلامتی از وسائلت استفاده کنی از قدم خیر شما ما تونسته بودیم مغازه بخریم و بابائی قول داده بود هممون رو شام ببره بیرون بعد از خرید رفتیم خونه وسائلت رو گذاشتیم تو اتاقت و بابائی رو برداشتیم و رفتیم شام البته خاله مهین ما رو بردن برای خوردن کله پاچه البته خودشون هم حساب کردن خلاصه خیلی خوش گذشت کاش خودت هم کنارمون بودی گلم ب...
نویسنده :
پریسا
19:05